دلتنگی

ساخت وبلاگ

برای من که اینقدر دلتنگ تو شده ام این نوشته ها مثل خوردن یک مسکن خیلی ساده است. مثل همان هایی که در دوران کودکی برای دندان درد می خوردم. مانند دردهایی که با یک آرام بخش خیلی ساده کمی آرام می شدند. بماند برای بعد حکایت تمامی آرزوهایی که در آفتاب آب شدند و رفتند. حکایت دردهایی که هیچ وقت نمی توان برای آنها چیزی بیان کرد. راستی حدود دو ماه است چیزی برای تو ننوشته ام. حدود دو ماه است دردها را برای هیچ کس نگفته ام و راستش دارم برای تنهایی خودم زندگی می کنم. برای اینکه از هیچ کس انتظاری ندارم. راستی یادم رفت بگویم در این دور تکراری هنوز کتابهایی هستند نخوانده ام. هنوز فکرهایی هستند که باید برای تو ماه ها و سال ها حرف بزنم. راستی هنوز دوست دارم مثل روزهای قبل گاهی وقت ها با تمامی توانم به سمت آنجایی که دوست دارم بدوم. دوست دارم دوباره فیلم غلاف تمام فلزی را تماشا کنم. هنوز من به انجایی که دوست داشتم نرفته ام. هنوز وقت هست.

گریز رنگ خیال...
ما را در سایت گریز رنگ خیال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : unkamala بازدید : 46 تاريخ : چهارشنبه 8 شهريور 1402 ساعت: 19:40